| Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Prevalence | 
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| •Tavânxwâh | z. n. | توانخواه: معلول | disabled; invalid | Behindert | - | Ϣiki-De Ϣiki-En Ϣiki-En | دادخواه کسی است که جویای داد است چون آنرا ندارد! وامخواه هم پول ندارد یاکم دارد توانخواه هم توان ندارد یاکم دارد و آنرا میجوید به همین سادکی، از آوردن کم و کاست و بی خودداری کرده ایم و به این آدمها ارج هومنی (انسانی) نهاده ایم ~مزدک | 1.0 |